۱۳۹۰ اسفند ۲۰, شنبه

انقلاب؟ بدون خشونت ؟ - این مرد راه آن را میداند

Gene Sharp, world's leading expert on non-violent revolution



در تمام جهان مردم با ظالمان کشور هاشان در حال دست و پنجه نرم کردن هستند. نوشته ها ی یک مرد به میلیونها نفر کمک کرده تا برعلیه دیکتاتورها قیام کنند و به آزادی برسند.

نام او " جین شارپ" میباشد . او کسی است که روش انقلابهای بدون خشونت را میداند و در کتابهای خود از آن مینویسد.
دانلود کتاب از دیکتاتوری به دموکراسی اثر جین شارپ


این جمله را زیاد خواندم ، "با حکومت هیتلری نمیتوان گاندی وار مبارزه کرد" و از همانجا متوجه شدم دوستان زیادی هستند که آشنایی کافی از انقلابهای بدون خشونت ندارند و مخالفت آنها صرفاً به دلیل بد خوانی هایی است که در این رابطه در باور خود با خود حمل میکنند . در یکی از مطالب قبلی در مورد نافرمانیهای مدنی نوشته بودم . اکثرا، این نوع مبارزات را با تسلیم ، مذاکره جویی و مصالحات اشتباه میگیرند. و یا گمان میکنند که مبارزات بدون خشونت باید فقط قانونی باشند . نمونه بارز ازاین نوع مبارزات غیر قانونی، راهپیمایی های خود جوش و یا نافرمانی های مدنی را میتوان نام برد .

آقای رضا پهلوی که بیش از ۳۰ سال است روش مبارزات بدون خشونت را به ما ایرانیان توصیه می‌کند چندی پیش در وبلاگ خود کتابی از جین شارپ را معرفی کردند (برای دانلود کتاب به لینک بالا مراجعه شود ) و به سایت بالاترین ارسال کردند ، آنجا من با جین شارپ و نوشته هایش آشنا شدم . و تصمیم گرفتم بیشتر در این باره تحقیق کنم . بی شک بین ما بسیاری هستند که مانند من تا به امروز با این نویسنده و یا روش او آشنایی لازم را نداشتند . سعی میکنم در آینده نزدیک هر هفته مطلبی در این رابطه بنویسم .
روش جین شارپ و انقلابهای بدون خشونت :
نمونه های بارز موفقیت آمیز این نوع انقلابهای رنگی یا مخملی را میتوان در جوامع کمونیستی در اروپا ی شرقی ، مرکزی و آسیای مرکزی نام برد که در ۱۹۸۸ در برمه ، ۱۹۸۹ در چکسلواکی در سال ۲۰۰۰ در صربستان در سال ۲۰۰۳ در گرجستان در ۲۰۰۴ در اوکراین و در ۲۰۰۵ در قرقیزستان به صورت زنجیره ای به وقوع پیوست

یکی از افرادی که روش جین شارپ را با خود برای تعلیم به نقاط مختلف جهان میبرد ، کلنل رابرت هلوی نام دارد.
کلنل رابرت هلوی یک کلنل بازنشسته اسرتش آمریکا و رئیس نهاد آلبرت اینشتین از پیروان تئوری‌های جین شارپ میباشد . هلوی فردیست که تئوری انقلاب بدون خشونت را در زمین‌های مبارزاتی پیاده کرد . وی در سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۵ در رانگون پایتخت برمه به عنوان آتشه در سفارت آمریکا مستقر بود . هلوی می‌گوید : من از جین شارپ الهام بزرگی‌ گرفتم و تصمیم گرفتم استراتژی مبارزه بدون خشونت را در برمه به اجرا بگذارم. وی شاهد بود که چگونه ۳۰۰۰ دانشجوی غیر مسلح در رانگون قتل‌ عام شدند ، دریافت که راه بهتری هم هست که هزینه جانی نداشته باشد . وقتی‌ ملتی به جای ریختن در خیابانها با اعتصاب  سراسری در خانه‌های خود بمانند . 
روشی‌ که هلوی با خود به برمه برد توسط انگ سان سو کی‌ هنوز دنبال میشود .
حال چرا برمه پس از خیزش و موفقیت اولیه با شکست مواجه شد آن بحث دیگریست.

آسیب شناسی‌ و برسی‌ خیزش‌های متفاوت میتواند ما را آگاه تر سازد: 
برای مقایسه صربستان و برمه (میانمار) را در نظر میگیریم هر دو موفق شدند نظامهای خود کامه خود را مهار کنند ولی یکی‌ موفق و دیگری با شکست روبرو شد .
یک نکته بسیار حساس در برمه اتفاق افتاد که شرایط آن بسیار با ایران امروز ما مشابه است . و اگر ما این خطر را نادیده بگیریم ، درهمان دام خواهیم افتاد .
نکته مهمی که در پی تحقیقاتم به آن برخورد کردم ، شباهت عجیب و غریبی بین ایران امروز ما و برمه در سال ۱۹۸۸ بود که باید حتما به آن اشاره کنم . در مجله صلح ماتا سپنسر با کلنل هلوی مصاحبهای در سال ۲۰۰۸ داشت که در این مصاحبه کلنل هلوی از قیام برمه میگوید که چگونه مردم توانستند رژیم دیکتاتوری نظامی برمه را اول سرنگون کنند  ولی بعد با شکست مواجه شدند .

:دلیل شکست آنها فقط یک چیز بود
دلیل شکست آنها روش مبارزه و یا انقلاب بدون خشونت آنها نبود ، بلکه دامی بود که پس از پیروزی به آن افتادند . امیدوارم روی این مطلب کمی تامل کنید .ترجمه آن را زیر متن خواهم گذاشت .

Interview: Matta Spencer / Colonel Robert Helvey - Peace Magazine
SPENCER: You were there before the uprising of 1988?
شما قبل از قیام ۱۹۸۸ آنجا بودید ؟

HELVEY: Yes, and I could sense that Burmese society was like a pressure cooker. As I mentioned, the economy was failing. There was systemic corruption. The education system was faltering and the poor were getting poorer. I was not surprised by the movement of 1988. It started over economics. The demonetization policy*, implemented in September 1987, ruined the college students. Their families had given them enough money to go to school and all of a sudden they had no money. The business community was trying to survive in a black market economy. So in 1988 there was an uprising and the military regime cracked down.
The uprising failed because, since Day One, the Burmese have lacked unity. The governments have been able to keep the people divided, particularly along ethnic and religious lines. People were never able to come together to oppose the regime effectively.

بله، و من به وضوح میدیدم که جامعه برمه مانند یک دیگ زودپز در حال به جوش آمدن بود. همانطور که قبلان اشاره کردم، اقتصاد رو به فروپاشی بود. فساد سیستماتیک همه جا حکمفرما بود. سیستم آموزش و پرورش در حل نابودی و فقیر فقیرتر میشد. من از قیام ۱۹۸۸ متعجب نشدم. از اقتصاد شروع شد. *سیاست تغییر واحد پول ( به دلیل افت ارزش یا صفر آن را برمیدارند یا کل واحد پول را تغییر میدهند) که در سال ۱۹۸۷ به اجرا گذشته شد، کمر دانشجویان را شکست. خانوادههای آنها به آنها به مقدار کافی پول برای تحصیل داده بودند که یک دفعه تبدیل به هیچ شد. تجار سعی میکردند سر خود را در بازار سیاه به روی آب نگاه دارند. و این چنین بود که قیامی رخ داد و نظام سرنگون شد.
این قیام با شکست مواجه شد، از همان روز اول. دلیل آن , فقدان اتحاد بین مردم برمه بود.
نظام موفق شده بود بین مردم شکاف و تفرقه به وجود بیاورد، بخصوص بین اقوام مختلف و گروه های مذهبی مختلف.
مردم یاد نگرفته بودند با هم یکی شوند تا با نظام به شیوه موثری مقابله کنند.

خواندن این مطلب به راستی‌ تن من را لرزاند. شرایط و مشکلات را با ایران خودمان مشابه نمیبینید ؟

جمهوری اسلامی میلارد‌ها دلار در طی‌ این ۳۳ سال خرج کرده تا اتحاد بین اپوزیسیون را غیر ممکن کند. همواره سعی‌ کرده بین اقوام ایرانی اختلافات بیندازد و ترس تجزیه طلبی را بین میهن پرستان رایج کند و اقوام را از هم دور نگاه دارد تا اتّحادی صورت نگیرد. یک نظام غیر ایرانی با این روش "تفرقه بینداز و حکومت کن"  توانسته است ۳۳ سال ملتی را به گروگان و ثروت میهن آنان را به تاراج ببرد.
بهتر است دست آنها را بخوانیم تا دیگر اجازه ندهیم جلوی اتحاد ما را بگیرند,  بهتر است از قیامها و سرنوشتهای سایر کشورها درس بگیریم ، آگاه باشیم و با یک اتحاد ملی‌ برای نجات ایران و ایرانی و برای سرنگونی این رژیم جنایت کار ، دست به کار شویم .

مصاحبه کامل را اینجا  بخوانید

ارتونیس ، ۱۷ اسفند ۱۳۹۰
Artunis Feb. 7.2012







هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر