۱۳۹۰ آذر ۱۱, جمعه

آقای احمد شهید ، من ۱۳ سال داشتم وقتی‌ در زندان جمهوری اسلامی ایران شلاق خوردم



آیا این یکی‌ از بزرگترین دلایل نقض حقوق بشر در این نظام نیست, وقتی‌ دختر ۱۳ ساله  به دلیل پوشش دستگیر و فقط و فقط به دلیل این که به خود اجازه داده از حق خود دفاع کند, ۲۶ روز در زندان تحت بدترین شرایط نگاه داری شود ؟ تهمت‌های که به من میزدند و از من میخواستند امضا کنم ، نپذیرفتم!  و پرونده من روز به روز ضخیم تر میشد . و چون حاضر به امضا توبه نامه نشدم ، در زندان نگاه داری ، شکنجه روحی‌ و در آخر با ۶۰ ضربه شلاق و جریمه نقدی کلان , با تحقیر و شخصیت خورد شده آزاد شدم .
آزاد ؟ بهتر است بگویم به حال خود رها شدم  

من یک دختر بچه ۱۳ ساله بودم که این تجربه تلخ را در زندگیم تحمل کردم ، و  بسیاری از زنان و و مردانی مانند خود را میشناسم که همین ضربه‌های روحی‌ و جسمی‌ به آنها هم وارد شده ! 

 یک انسان ۱۳ ساله هنوز کودک است! ولی‌ من در آن سن حق کودک بودن را نداشتم  - کودکی من, از من ربوده شد 

این اتفاق شاید من را تا مدتی‌ به گوشه گیری و افسردگی وا‌ داشت ولی‌ از همان سن تصمیم گرفتم مبارزه خود را بر علیه این نظام آغاز کنم . در سنی‌ که شاید دیگر دختران در اروپا ، آمریکا و بسیاری نقاط دیگر این دنیا، به فکر بازی گوشی و تفریح هستند ، من فقط یک چیز در سر داشتم ؛ تا آخرین نفس بر علیه این نظام بجنگم و  اطرافیانم را آگاه سازم .

آقای احمد شهید ، من کودکی بودم که کودکی نداشت. من قربانی  نقض حقوق بشر در نظام اسلامی ایران  بودم . اگر توان خواندن این سر نوشت‌ها را دارید ، زیاد هستند کسانی که شاید حاضر باشند برای شما سرنوشت خود را بنویسند

من کمتر ایرانی میشناسم که تا به حال حد اقل در طول عمر این نظام جنایت کار ، یا زندان نیفتاده باشد و یا شلاق نخورده باشد

پیشنهاد من به ایرانیان چه در خارج چه در داخل :

 آیا شما هم قربانی نقض حقوق انسانی توسط جمهوری اسلامی ایران بوده‌اید ؟ سرنوشت و تجربه تلخ خود را در وبلاگ هاتان بنویسید و به دست آقای احمد شهید برسانید

ارتونیس ، ۱۱ آذر ۱۳۹۰



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر