۱۳۹۱ مهر ۲, یکشنبه

روش فیلادلفیائی و کلک مرغابی !

مقاله جدیدی از علیرضا خ.

به دستم رسید!

همانطور که در مطلب قبلی وبلاگ نوشتم، من پیام آور این دوست عزیز از داخل ایران هستم که به دلیل اعتمادش نسبت به من مطالب خود را برای من ارسال میکند و من صرفا افتخار انتشار ان را دارم.

سخن را کوتاه میکنم و توجه شما را به جواب علیرضا به مطلب آقای نوری اعلا جالب میکنم .

پاینده ایران
سوگل ایرم
۲ مهر ۱۳۹۱
Sogol Ayrom
Sept. 23rd 2012




روش فیلادلفیائی و کلک مرغابی !


فردی گرسنه را مجسم کنید که پشت میز غذا نشسته و اغذیه لذیذی نیز در روبروی او و بر روی میز قرار دارد. خوانسالار (1) باسلیقه ، علاوه بر غذای لذیذ انواع ادویه جات شامل نمک و فلفل و نیز نوشیدنی گوارا و قس علیهذا تمام شرایط صرف یک غذای ماکول را فراهم آورده است و بر روی میز قرار داده است. فرد گرسنه اندکی از غذای خود را مزه مزه می کند ، سپس در حالی که ابرو ها را به یکدیگر نزدیک کرده از اکل غذا صرف نظر می نماید و از بی نمکی غذا لب به شکوه می گشاید و در مضمت غدای بدون نمک شروع به اعتراض و فغان می کند و در حالی که یک نمکدان پر از نمک بر روی میز خود می بیند ، به دلایلی مجهول از استفادهء نمکدان استنکاف می ورزد و همچنان در نفی غذای بدون نمک داد سخن بلند می کند

از آنجایی که انسان برای ادامه حیات محتاج صرف غذاست و عدم تناول خوراک در انسان تولید ضعف و سلامت مزاج را به خطر می اندازد یقینا" خوانندگان مشفق ، در صورت مواجه با چنین فردی ، بر سبیل شفقت و مهربانی فرد مذکور را تشویق به استفاده از نمکدان و بطریق اولی صرف غذا می نمایند تا خدای ناکرده او در اثر عدم اکل غذا دچار تحلیل مزاج نگردد. معهذا چنانچه خوانندگان مشفق ، به فرد مذکور دسترسی نداشته باشند و فی المثل با او هزاران فرسنگ فاصله داشته باشند ، شاید برای ترغیب وی به استفاده از نمکدان و بطریق اولی صرف غذا ، مجبور خواهند شد همان کاری را انجام دهند که هم اینک نگارنده مشفق این سطور مشغول انجام آن است ، لابد خطاب به او مقاله می نویسند !


آقای اسماعیل نوری علا در مقاله اخیر خود زیر عنوان « شورای ملی در ترازوی سنجش » (2) ضمن یادآوری تلاشهای چهارساله خود دریاره فعالیت برای اتحاد گرایشهای گوناگون سیاسی و عقیدتی در زیر چتر یک بدیل سکولار - دموکرات و نگارش بیش از شصت مقاله (3) در له آن ، به نقش سازنده خود و همکارانشان در شبکه سکولارهای سبز اشارات سزاوار و بحقی داشته اند و عجالتا" ایشان از روی تواضع و فروتنی ، به نقش مثبت و سازنده خود بسیار کمتر از آنچه در واقع هست پرداخته و اشاره کرده اند. نگارنده این سطور بعنوان دنبال کننده روز به روز اقدامات و مطالعه کننده هفته به هفته مقالات ایشان ، (4) خود شاهد فعالیتهای مجدانه و تحسین برانگیز مشارالیه در موارد فوق بوده ام و حتی مهمتر از فعالیتها و اقدامات ذکر شده ، نقش بارز ایشان در عرضه فرهنگ سکولاریسم به درون ایران است که امروز اگر مقوله سکولاریسم مبدل به گفتمان غالب روشنفکران درون مرز گردیده است ، نتیجه فعالیتهای طلایی چندین و چند ساله نوری علا است

باری در مقاله فوق الذکر ، آقای نوری علا پس از ارائه شرح ماوقع اقدامات خود ، به بیان انتقاد از نقاط ضعف شورای در شرف ظهور ملی می پردازد و تا آنجایی که میزان درک مفاهیم نگارنده این سطور اجازه می دهد ، اهم ایراد و انتقاد ایشان به عدم حضور «تنوع » چهره ها و سازمان های سیاسی سرشناس در پروژه تشکیل شورای ملی است که به گفته ایشان وقوع چنین امری ، خودبخود شورای مذکور را منتسب به شاهزاده رضا نموده است و به شاهزاده پهلوی چهره ء رهبری کاریزماتیک داده است و عملا" شورای ملی در انحصار ایشان درآمده و بطریق اولی مسئله تجمیع اختيارات در یک رهبر کاريزماتيک ، در آيندهء کشور مانع رشد نهادهای مدنی خواهد شد و اصولا" ايجاد يک ائتلاف گسترده حول وجود يک نفر ممکن نيست

آقای نوری علا به عدم حضور تنوع چهره ها و سازمانهای سیاسی سرشناس در پروژه تشکیل شورای ملی اشاره می نماید . براستی دلیل عدم شرکت تعدادی از چهره ها و سازمانهای سیاسی در این طرح چه بوده است ؟ اگر دلیل آن اعتراض به حضور افرادی است که هم اینک در «شورای موقت هماهنگی» حضور دارند و آقایان از اتحاد حول محور آنها عار دارند ،
مگر « شورای موقت هماهنگی » عنقریب ، پس از تشکیل نخستین جلسه شورا خودبخود منحل نخواهد شد ؟ اگر این چنین است
( که هست ) براستی چه تفاوت دارد که نام افراد مذبور چه باشد و یا از چه تفکر و سلیقه سیاسی گرد یکدیگر جمع شده باشند ؟ آیا حقیقتا" این دلیلی موجه ، معقول و منطقی است ؟ که آقایان پشت چنین استدلال شکننده ای سنگر بسته اند ؟

اگر به گفته آقای نوری علا این شورا منتسب به شاهزاده رضا گردیده است و به شاهزاده پهلوی چهره رهبری کاریزماتیک بخشوده است که در آیندهء کشور مانع رشد نهادهای مدنی است ، براستی دلیل وقوع این انتصاب و علت « کاریزماتیک تر » شدن چهره شاهزاده رضا چه بوده است ؟ آیا دلایل وقوع این امور همانا عدم مشارکت و عدم احساس مسئولیت تعدادی از فعالین مدنی و سازمان های سیاسی نیست ؟ وقتی که خود به دلایل واهی از مشارکت در طرح شورای ملی سر باز زده اند ، چگونه
است که از « کاریزماتیک تر » شدن چهره شاهزاده رضا گلایه دارند و آنچه را که به سبب عدم مشارکت خودشان بوجود آمده است ، مخلوق دیگران می پندارند و گناه آن را بر دوش شاهزاده پهلوی گذاشته و به خورد خوانندهء بیچاره می دهند ؟

چنانکه به گفته آقای نوری علا پیدایش یک شخصیت کاریزماتیک موجب اتحاد انواع تفکرات و ایده ها و سلیقه ها نیست ، عجالتا" باز هم گناه عدم تجمیع تفکرات و سلیقه ها و باورها بر دوش کسانی است که با عدم مشارکت خود عملا" از نمایندگی ایده های گوناگون سر باز زده اند

آقای نوری علا : این مسئله های گیج کننده و بغرنج و انحرافی که به وجود آورده اید راه حل ساده ای دارد . نمکدان را بردارید و نمک را بر روی غذا بپاشید و تن را ( بخوانید میهن را ) از عذاب برهانید . نیک که بنگریم ، اکثر قریب به اتفاق نقدهای وارده ، نتیجه عدم پیوستن خود و همفکرانتان به دلایل غیر منطقی و نامعقول است. چگونه روش فیلادلفیایی (5) قابلیت اجرا خواهد یافت ، وقتی که نخبگان سرشناس با توسل به سخیف ترین استدلال ها از بستر بوجود آمده برای اتحاد می گریزند و وبال آنرا بر دامان دیگران می گذارند و شرم هم نمی کنند ؟

آنچه استنباط نگارنده است ، خوشبختانه شاهزاده رضا پس از سی سال توقف ، بالاخره حرکت قطار را آغاز و عزم و اراده به این حرکت ، از راه دور به جوانان درون مرز نیرو و شعفی مضاعف بخشیده است. افرادی که از وارد شدن به قطار خودداری می نمایند و بطریق اولی جایگاه رهبری قطار را خالی می گذارند ، از جلوس شاهزاده رضا بر مسند هدایت قطار شکوه ننموده ، چرا که خود جایگاه صدر را بلاصاحب رها کرده اند و آنهایی که می خواهند تکیه شاهزاده پهلوی بر صدر هدایت قطار را « تمامیت خواهی » و عدم تکیه ایشان بر آن را « شکست » قلمداد کنند ، در نظر داشته باشند که این « کلک مرغابی » (6) تنها در سکون مرداب اجرا می شود و نه در دریای بیداری و هوشیاری



بتاریخ 31 شهریور ماه 1391خورشیدی - ایران - علیرضا خ



1- خوانسالار : سفره چی ، سفره آرا





4- این دنبال کردن از راه دور و بطریق اولی دورادور بوده است

5- منظور از « روش فیلادلفیایی » اشاره به تجمیع نخبگان سیاسی آمریکا در فیلادلفیا برای نگارش قانون استقلال ایالات متحده آمریکا است که توسط آقای دکتر نوری علا با ظرافت به کار رفته است

6- کلک مرغابی نام حقه ای است که صیادان مازندارانی هزاران سال است که برای به دام انداختن مرغابی های مهاجر در مرداب های حاشیه دریای مازنداران بکار برده و می برند و به وسیله مرغابی های دست آموز ، پرندگان وحشی را گرفتار می کنند. خوانندگان کنجکاو را برای اطلاعات کامل احاله می دهم به کتاب «ريشه هاي تاريخي امثال و حكم» نوشته مهدی پرتو آملی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر