جمهوری اسلامی با این طرح سیرک مسخره انتخاباتی با یک تیر ۴ نشان زد.
طرح شومی را برای مردم ایران ریخت و با کمک رهبران افکار عمومی وابسته به خود در داخل و خارج، ان را به اجرا گذاشت و باز هم مردم را پای صندوق کشاند و همان که میخواست از صندوق بیرون آمد. باید خاطر نشان کرد که اگر حسن روحانی خودی نبود هرگز صلاحیت کاندید شدن را پیدا نمیکرد. حسن روحانی اسی بود که رو کردند. از یک اصول گرا یکشبه اصلاح طلب ساختند.
این طرح تا به این جا - مرحله ۳، با موفقیت به پیش رفت.
ولی این طرح تا به اینجا خاتمه نمییابد، مرحله ۴ که اصلی ترین مرحله است هنوز اجرا نشده. و ما می توانیم با هوشیاری جلوی ان را بگیریم.
با یک تیر ۴ نشان!
نشان اول:
۱- جمهوری اسلامی به جهان گفت، ما در برابر مردم ایران مشروعیت داریم (پیام جان کری را دیدیم)
۲-جمهوری اسلامی به جهان گفت این انتحابات بود نه انتصابات. هر چند ما میدانیم حسن روحانی توان کاری را که مد نظر خامنه ای نباشد را هرگز نمیتواند انجام دهد. همانگونه که خاتمی در ۸ سال نتوانست، ایشان هم نخواهد توانست.
۳- جمهوری اسلامی جلوی سقوط ستونهای لرزانش را گرفت و چند صباحی به عمر خود افزود. برای خود زمان خرید تا پروژه های پشت پرده خود را خاتمه دهد. حال جام زهر را هم بنوشد به جاییش بر نمیخورد. کار خودش را با این خرید زمان کرده!
تیر به این سه نشانه اصابت کرد، ولی این طرح ۴ مرحله دارد و مرحله چهارم مهمترین ان میباشد که اگر عملی نشود مراحل ۳، ۲، ۱، نیز با شکست مواجه میشود.
ما نبرد را باختیم ولی جنگ را نه!
!We may have lost the batlle but not the war
پیروزی این جنگ با ماست اگر آگاه باشیم و نگذاریم مرحله آخر این طرح موفق شود.
حال مهترین مرحله این طرح چه بود؟
۴- جمهوری اسلامی با جگ روانی بین "رای دهندگان" و "تحریم کنندگان" دو دستگی و بهتر بگویم دشمنی ایجاد کرد.
من جزو تحریم کنندگان بودم و تا قبل از انتخابات تمام توش و توانم را گذاشتم تا هم میهنان از این طرح و هدف اصلی جمهوری اسلامی مطلع سازم.
این که به روحانی رای دهیم جلیلی انتخاب نشود، یک بازی کهنه است که در اغلب اوقات در سیاست از ان استفاده میشود تا مردم فکر کنند خواسته خودشان بوده. جلیلی از همان اول مترسکی بود برای ترساندن مردم و کشیدن آنها پای صندوق های رای.
مسعود بهنود مینویسد در انتخابات شرکت میکنم تا جلیلی رییس جمهور نشود!
به این میگویند انتخابات آزاد و دموکراتیک؟ جلیلی به مانند ان امپولی بود که مادر بزرگ ها در زمان های قدیم بچه ها را از ان می ترساندند تا خوراکش را بخورد.
حال چه باید کرد؟
حال که روحانی "انتخاب" شد و به قول معروف کار از کار گذشت. خائنین به ایران را من رای دهندگان و مردم عادی نمیبینم. من فریب را در ان روشنفکران و رهبران افکار عمومی میبینم که مردم را به این جهت سوق دادند.
آنها دانسته این کار را انجام دادند. همانگونه که در سال ۵۷ ملت ایران ر در دامان اسلام گرایان سوق دادند.
استراتژی که میتواند این مرحله آخر را به شکست بکشاند:
دشمن اصلی جمهوری اسلامی امریکا یا اسرائل نیستند، دشمنان اصلی جمهوری اسلامی اپوزیسیون ایرانی و دموکراسی خواه هستند، دشمن اصلی اتحاد مردم ایران است. تمام تلاش این ۳۴ سال جمهوری اسلامی جلوگیری از اتحاد ایرانیان به هر شکلی بوده. برای این کار چه پول ها که خرج نشده و چه قربانی ها که ندادیم!
این تلاش آخر بود که بتوانند به صورت موفق برای همیشه بین مردم شکاف عمیقی ایجاد کنند و اپوزیسیون واقعی را نا امید کنند تا دست از مبارزه بکشند.
این را نباید به آنها داد.
به این مساله فکر کنید:
تعداد کل واجدین شرایط انتخابات (به اعداد روند) ۵۰ میلیون بوده، ۳۵ میلیون رای شمرده شده، ۱۸ میلیون ان به حسن روحانی داده شده که نفر اول میباشد.
نفر دوم کیست؟
نفر دوم به آمار رسمی اعلام شده وزارت کشور ۱۵ میلیون ایرانی هستند که واجد شرایط بودند و رای نداند و انتخابات را تحریم کردند.
که البته به نظر من رقم تحریم کنندگان بالاتر میباشد، زیرا بین این ۳۵ میلیون حساب کنید، چند میلیون دانشجو، کارمند و کسانی که از ترس عواقب رای ندادن در انتحابات شرکت کردند،یافت میشود؟ آیا رقم بالاتر از ۳ میلیون میتواند باشد؟ من آمار دقیق را نمیدانم ولی این احتمال را میدهم که بالاتر باشد. در سال ۲۰۰۳ آمار کارکنان دولت ۲،۳ میلیون تخمین زده شد. تعداد دانشجویان در ایران و خارج از ایران نیز رقم چشمگیری است چه تعداد از این افراد از روی ترس رای دادند؟
محاسبه ساده ای است
در نتیجه نفر اول، تحریم کنندگان هستند.
در نتیجه:
ما نه نا امید میشویم و نه آنها موفق خواهد شد بین ما تفرقه ایجاد کنند.
دست از دشمنی با کسانی که رای دادند را فورا بر داریم. به جای ان با اسلحه اتحاد به طرف جمهوری اسلامی برویم.
در اصل شخص روحانی انتخاب نشد، روحانی به دلیل قول هایی که داده بود از طرف این ۱۸ میلیون گزیده شد.
وای به روزش اگر به این قول ها عمل نکند و تاریخ ۸ سال خاتمی دوباره تکرار شود و دستش رو شود که یک تدارک چی بیش نبوده!
استراتژی ما این میبایست باشد. که چه تحریم کنندگان چه رای دهندگان باید قدم به قدم روحانی را زیر نظر بگیریم و به محض اینکه کوچکترین نکته ای یافت کردیم که خلاف قول و قرار هایش بوده او را افشا کنیم.
کمپین "Rohani we are watching you" را از همین امروز راه بیاندازیم.
این استراتژی هم میتواند مورد حمایت کسانی بشود که به او رای دادند و وعده و وعیدهای او را باور کردند و هم میتواند کسانی که اصلا در انتحابات شرکت نکردند را به جای نا امید شدن و بی تفاوت شدن به سرنوشت ایران به یک کار اساسی تشویق کند.
بیایید با کمک هم به جهان نشان دهیم هدف ملت ایران در نهایت نجات ایران است نه نجات جمهوری اسلامی
راه ها ممکن است متفاوت باشد ولی هدف یکیست زیرا درد یکیست!
ملت ایران به ان اتحاد خواهد رسید، ملت ایران پیروز خواهد شد, ملت ایران همیشه سر بلند خواهد ماند.
ما میتونیم
پاینده ایران
سوگل ایرم
یکشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۲
آفرین سوگل جان ، در ادامه متن نوشته شما خطاب به جوانان و هم میهنانی که پس از انتخاب روحانی رقص و شادی نمودند میگویم ، عزیزان ، گرچه این شادی شما بسیار بسیار زود گذر است و شما به زودی نتیجه آن را بمانند این سی و چند سال عمر ننگین رژیم ، خواهید دید و دریافت خواهید نمود ، اما ما آرزومندیم که این شادی های شما پایدار باشد و امیدواریم که هرچه زودتر به شادی واقعی و ابدی دست پیدا کنید ، یعنی دست یافتن به آزادی...
پاسخحذفبه تو که دیگر نمیشناسمت
پاسخحذفاین چند روز در حال جان کندنم،حال غریبی دارم،گزارش های جشن و پایکوبی مردم>را از تلویزیون ها میبینم،و اخبار را میشنوم،از خود میپرسم که پس کجا هستند آن کسانی که در ۲۵ خرداد ۱۳۸۸ کشتار فجیع دوستان و همشهریان خود را توسط این رژیم دیدند؟ یا آنها که در روز هایی چون عاشورا ۱۳۸۸ کشته شدن همشهریان خود را در خیابان های تهران و شهر هایی چون تهران دیدند و فریاد کردند که این جا کربلاست و خامنه ای یزید زمان است ،کجا هستید ای شما کسانی که به قاتلین فرزندان خود گفتید که به جای خون فرزند خود ،آزادی فرزندان ایران را از زندانهایی که در جای جای ایران ایجاد کرده اند خواستید؟ من در لحظه لحظه آن روزها در کنار هموطنان آزادیخواه خود بودم،و از نزدیک شاهد رنج هم میهنان و جنایتهای رژیم بودم ، نمیفهمم که چگونه میشود با این بی تفاوتی در روی همان آسفالتی رقصید که خون ندا و هزاران نفر از پاکترین فرزندان این کشور بر روز آن ریخته است ،آیا براستی این تویی که دراین حداقل ۴ سال به خانواده عزادار این گلهای پاک ابراز همدردی میکردی ؟ من درخواب هم انتظار چنین کابوسی را نداشتم که در بیداری اینچنین مسخ شدگان را در حال تقدیر > و سپاسگزاری از کسانی که حتی کمترین خدماتی که مناسب نام انسان باشد را به مردم ایران ارایه نداشته که هیچ ،بلکه از هر حداقل هایی که داشتند نیزمحروم ساخته اند ؟؟؟چگونه ؟؟این نمایشی که من این روزها میبینم فقط و فقط نمایش سقوط انسانیت است،سقوط اخلاق به پائین ترین درجه آن،ای آن که نمیشناسمت ،از این که امروز شادی ،از شادیت،من هم خرسندم ،اما به حکم انسانیت و به نام انسان تو نیز باید در پی شادی دیگران باشی ،اگر نمیتوانی آثار غم و اندوه را از چهره کسی پاک کنی ،انسان باش و به حزن و اندوه او میفزای .من چون تو شاد نیستم ،چون میدانم که این تب سرور و شادمانی بزودی فروکش خواهد نمود و شما با این شادی زود هنگام باردیگر به جامعه جهانی با صدای بلند اعلام کردید که ما نیازمند پرستش زندانبانان خود هستیم و به این ستایش خو گرفته ایم ،هموطن دور آشنای من ،از این خواب غفلت ۳۴ ساله برخیز،من تمام قد خواستار آزادی میهنم میباشم و این انتخابات را بی اعتبار میدانم و برای گذراز حکومت جهل و جنون جمهوری اسلامی ورسیدن به آزادی خواستار انتخابات آزاد و پس ازسرنگونی این رژیم ، در فردای آزاد ایران ،آن گونه که هر فرد با رفتن به پای صندوق های رای در فضای آزاد نوع حکومت دلخواه خود را برگزیند،من خواستار بازگشت آزادانه همه ایرانیان وطندوست به میهن و برقراری حکومت سکولار و آزاد هستم و رسیدن به آنها هر لحظه در ستیز با ظلم خواهم بود.پاینده ایران.فرشته ۲۶ خرداد ۲۵۷۲ .