در سال 1943 با وجود جنگ جهانی كه در جریان بود و با وجود مشكلات دردناكی كه بر من هجوم آورده بود, تاكید كردم كه با توجه به موجبات واقعی و ریشه های بدبختی عمیق مان, باید به این 5 هدف برسیم:
1) نان برای همه
2) مسكن برای همه
3) پوشاك برای همه
4) بهداشت برای همه
5) آموزش و پرورش برای همه
از تذكر این اهداف به دولتهایی كه در پی هم آمدند و رفتند هرگز فروگذار نكردم و سرانجام ناچار شدم حصول به این اهداف را با انقلاب سفید بر آنها تحمیل كنم.
باید به خاطر داشت كه تا تحولات سال 1960, من به جز فرماندهی كل قوا قدرت قانونی دیگری نداشتم. بمحض اینكه
قدرت انحلال پارلمان را بدست آوردم, یعنی پس از سقوط مصدق, می توانستم مراقب باشم كه دولتهای جدی و میهن پرستی بر سر كار بیایند.
با تعقیب 5 هدف فوق رفته رفته برنامه ی كامل تر و پرمحتواتر را طراحی كردم و در عین حال ضروری ترین نیازها و واقعی ترین امكاناتمان را در نظر گرفتم. به این ترتیب بود كه نوزده اصل انقلاب سفید یكی بعد از دیگری شكل گرفت.
در كتاب انقلاب سفید چنین نوشته ام:
" ... ما شیوه ی اختناق افكار و سلب آزادیهای فردی و اجتماعی را برای پیشرفت ظاهری خود برنگزیده ایم. بعكس, آنچه ما به عنوان اصول كار خویش برای آینده در نظر گرفته ایم, اصلاحات وسیع اجتماعی, سازندگی اقتصادی توام با اقتصاد دموكراتیك, پیشرفت های فرهنگی, همكاری بین المللی, احترام به معتقدات معنوی و به آزادیهای فردی و اجتماعی است..."
در 9 ژانویه ی 1963, در برابر اولین كنگره ی تعاونیهای كشاورزی كه در تهران تشكیل شد, نخستین شش اصل لازم برای انقلاب را ارائه نمودم:
1) اصلاحات ارضی: تقسیم زمین میان كسانی كه در آن كار میكنند.
2) ملی كردن جنگلها و مراتع
3) تبدیل كارخانه های دولتی به شركتهای سهامی و فروش سهام آن ها به عنوان پشتوانه ی اجرای اصلاحات ارضی
4) مشاركت كارگران در سود كارخانه ها
5) اصلاح قانون انتخابات. مشاركت همگانی و بخصوص زنان در انتخابات
6) ایجاد سپاه دانش از سربازان وظیفه ی فارغ التحصیل تا در روستاها به تدریس بپردازند
روان این بزرگ مرد تاریخ شاد باد.
شاه ایران را دوست نداشت،
ایران را می پرستید!
سوگل آیرم
یکشنبه ۲۸ جولای ۲۰۱۳
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر