"چو ايران نباشد تن من مباد" يك شعار نيست، يك باور راسخ است.
ايرانيان در طول تاريخ بارها و بارها اين را ثابت كرده اند و باز هم خواهند كرد!
دليران ايران از هر ريشه و قوميت، از هر باور و انديشه ، زن و مرد، پير و جوان براى نجات ايران از همه چيز خود ميگذرند.
اين عهديست كه ما با خود بستيم و مديون فرزندانمان و نسلهاى اينده هستيم.
هم ميهن، نجات ايران به دست من و توست. و نگذاريم دشمنان اين اب و خاك در بين ما تفرقه بيافكنند و از ما "دگر انديشان دشمن" بسازند.
وقتى نام ايران به ميان مى ايد ، دگر انديش معنايى ندارد.
همه بر اين باور هستيم:
قطره قطره خون من، فداى ذره ذره خاك ايرانم.
پاينده ايران
سوگل ايرم
١٥ شهريور ١٣٩١
September 5th 2012
سیاوش منم نه از پریزادگان **
از ایرانم از شهر آزادگان
که ایران بهشت است یا بوستان **
همی بوی مشک آید از بوستان
سپندارمذ پاسبان تو ایران باد **
ز خرداد روشن روان تو باد
ندانی که ایران نشست من است **
جهان سر به زیر دست من است
هنر نزد ایرانیان است و بس **
ندادند شیر ژیان را به کس
همه یکدلانند و یزدان شناس **
به نیکی ندارند از بد هراس
دریغ است که ایران ویران شود **
کنام شیران و پلنگان شود
همه جای جنگی سواران بدی **
نشستن گه شهریاران بدی
چو ایران نباشد تن من مباد **
بر این بوم و بر زنده یک تن مباد
همه روی یکسر به جنگ آوریم **
جهان بر بد اندیش تنگ آوریم
ز بهر بر و بوم و پیوند خویش **
زن و کودک وخرد و فرزند خویش
همه سر به تن کشتن دهیم **
از آن به که کشور به دشمن دهیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر