۱۳۹۴ فروردین ۱۰, دوشنبه

حالا جرعت دارى بخند! Now you dare laugh

ده سال پيش خيليها بهم خنديدند وقتى گفتم...

10 years ago many laughed at me when I said there will soon be a bloody war between the Sunnis and the Shiits. Today I say:

This is the beginning of a war (call it the world war 3 if you wish) that will take for decades and will affect all countries. Not only those in the Middle East! 

Now you dare laugh at me! 

Sogol Ayrom 

March 30th 2015


ده سال پيش خيليها بهم خنديدند وقتى گفتم بزودى يك جنگ خانمانسوز سنى و شيعه به راه خواهد افتاد. 

امروز ميگويم؛

اين جنگ اغاز شده (اسمشو بذاريد جنگ جهانى سوم اگر مايليد) كه دهه ها به طول خواهد انجاميد و تاثير ان روى تمام كشورهاى جهان خواهد بود. نه صرفا كشورهاى خاور ميانه. 

حالا جرعت دارى بخند! 


سوگل آيرم 

٣٠ مارس ٢٠١٥


۱۳۹۳ اسفند ۱۸, دوشنبه

كلاه معصومه

من به ادمهايى كه مدام رنگ عوض ميكنن مشكوكم. 

تعجب من از انسانهاى دلپاكيست كه به فرصت طلبى اينگونه افراد ندانسته كمك ميكنند. 

يك مقاله در خودنويس خواندم كه بسيار به دلم چسبيد. 


https://khodnevis.org/article/64020#.VP2CID29LCS


مشكل ما با استبداد حاكم بر كشورمان فقط حجاب اجبارى يا راه يافتن به استاديوم ورزشى نيست. 

شكم گرسنه مردم، مرگ هزاران كودك در سرماى سزمستان به دليل نداشتم سرپناه، فروش كليه، فحشا و روسبيگرى و اعتياد كه رسيده به سن ١٢، تبعيض جنسيتى، فقدان عدالت اجتماعى، اقتصاد رو به سقوط، فقدان حقوق شهروندى يكسان و هزاران مشكل ديگر را در اولويت خود قرار دهيم. 

حتى اگر هم رفسنجانى و شركا روى كار بيايند و اسم جمهورى اسلامى هم تغيير كنه به "جمهورى دموكراتيك اسلام مدرن شيعه ايران" يا اصلا جمهورى ايرانى،  

استبداد در ذات اين افراد هست و با ان بايد مبارزه كرد. 

رسالت خود را در ريشه كن كردن استباد پايه گذارى كنيم. حال به هر شكلى كه نمايان ميشود. 

زود جوگير نشويم، هر كارى دليلى دارد و پشت پرده نقشه اى خوابيده. 

بيانديشيم و حروف بين خطوط را بخوانيم تا از چاله به چاه نيوفتيم. 

سوگل آيرم

دوشنبه ٩ مارس ٢٠١٥


۱۳۹۳ بهمن ۲۸, سه‌شنبه

خوردن اين سيلى جدا حقش بود!

هيچ وقت از ديدن سيلى خوردن پسرى توسط مادرش لذت نبردم، جز اين يه دفعه! 

... اونم در فيلم كمدى درام "سرچشمه زنان" به كارگردانى "رادو ميهايلنو" كه در سال ٢٠١١ ساخته شد و در فستيوال كن هم شركت كرد ولى متاسفانه جايزه اى نبرد. به نظر من حقش بود ببره. 

La Source des Femmes - Radu Mihãileanu 2011


داستان فيلم:  زنان در يك دهكده شمال افريقايى براى اينكه مجبورند از يك چشمه بسيار دور آب بياورند، اعتصاب سكس با شوهرهاشان ميكنند.
 
يك ديالوگ بسيار با ارزش در اين فيلم هست كه دلم نيامد باهاتون به اشتراك نذارم. 
مادرى داره با پسرش خط و نشون ميكشه و به عقيده فوندامنتاليستى پسرش در رابطه با حجاب زنان اعتراض ميكنه. 
لذت ببريد! 
برگردان پارسى - سوگل آيرم
سه شنبه ١٧ فوريه ٢٠١٥

لينك اين ديالوگ:
 
فيلم كامل:


مادر: تو چشای من نگاه کن نسیم. من مادرتم، چرا باید حجاب داشته باشم؟
نسیم: تو زنی
مادر: اون کیه که تو رو به دتیا اورده؟ خودتو و ریشتو؟ پاشو! (سيلى میزنه تو صورت نسیم) چرا باید خودمو بپوشونم؟ چرا باید خودمو قایم کنم؟ چی میبینی؟ روح شیطان؟ یک وسیله میل (شهوت) مردان؟ اگه بابات نسبت به من تمایلی نمی داشت میدونی که تو الان تو این دنیا نبودی. 
سالیان پیش حچاب توصیه شده بود برای اینکه فرق زنان با فضیلت رو همه با زنان برده تشخیص بدن و بهشون احترام بذارن. اون زمانها زنی که حجاب نداشت یه برده حساب میشد که میشد راحت بدستش اورد (صاحبش شد). خدا رو شکر امروز دیگه برده ای وجود نداره. امروز دیگه همه زنان ازادند و هیچ زنی، خوب گوش کن پسرم، هیچ زنی راحت بدست اوردنی نباید باشه. اگه اينكه مردان احساس تمایل نسبت به زنان دارند، که اینم خواست خداست، ولی دیگه هرگز، هرگز ما رو نمیتونن به بردگی برگردونن و یا ما رو بپوشونن و مثل یه بقچه اونور پرت کنن واسه اینکه شهوت جسمانیشون خاموش بشه.
این شماها هستین که اگه لازم شد باید چشماتونو ببندین. امیال شیطانیتان رو کنترل کنید! با وسوسه های دیو گانه تان بجنگید!
این چشمهای شماست که باید حجاب داشته باشه نه صورت ما.