۱۳۹۱ شهریور ۹, پنجشنبه

Prince Reze Pahlavi's open letter to His Excellency Ban Ki moon, relating to decision to attend the Non Aligned Movement (NAM) in Tehran

Saturday, August 25th, 2012 by Reza Pahlavi

 
 
Open Letter
His Excellency Ban Ki-moon
Secretary General
The United Nations
New York, NY
Your Excellency,
Your decision to attend the Non Aligned Movement (NAM), this week in Tehran, draws special attention to the unique role of the Secretary General as the leader of the United Nations, an institution that, in 1945, set as the preamble of its charter the following mission statement:
“To save succeeding generations from the scourge of war, which twice in our lifetime brought untold sorrow to mankind, and to reaffirm faith in fundamental human rights, in the dignity and worth of the human person, in the equal rights of men and women and of nations large and small, and to establish conditions under which justice and respect for the obligations arising from treaties and other sources of international law can be maintained, and to promote social progress and better standards of life in larger freedom…”
In turn, the Non Aligned Movement has established the driving principals of the UN charter as the requisite basis of qualification for membership by candidate countries: Known as the “Ten Bandung Principles" it is noteworthy that “Respect for fundamental human rights” is the very first item of the charter of the NAM conference -- Your Excellency is to attend in Tehran this week.
With great irony and quite unfortunately, the clerical regime of Iran’s continued, systematic and gross violation of human rights -- within and beyond its borders -- is a sad truth and an established fact that has been brought to your attention by a myriad of organizations, world citizens and leaders, including the UN’s own Human Rights Council and Special Rapporteur for Human Rights in Iran.
 
Your Excellency’s attendance of the Tehran NAM conference is being watched very closely because of the unique mandate and opportunity afforded to your office at such an important and high-visibility conference, with the expectation that the dire condition of the thousands of political prisoners languishing in your host's prison cells will not be forgotten under any circumstance or diplomatic protocol.
 
Clearly, the Tehran conference will seek to detract, through lavish conferences, receptions and dramatic communiqués, the remotest attention from the thousands of men and woman, young and old suffering from cruel, unusual, life threatening conditions and torture at the hands of your very hosts. However, because of your personal awareness of the facts, there is a high level of confidence that you will not forget or leave un-addressed the plight of our political prisoners as they will be left with very little hope if the regime is given a pass by the international community, and not held accountable by a world body as important as the United Nations.
At the moment when the regime’s ‘supreme leader,’ Ayatollah Ali Khamenei, inaugurates the Tehran conference, he will do so while holding the very pen and key that has ordered and locked thousands of our nameless compatriots in prison cells and torture chambers throughout Tehran, the city host to you and all heads of states attending the NAM conference.
 
To the regime, it matters little who from, or why, a voice may rise in complaint, protest or grievance. Legitimate, well-founded or not, from friend or foe, the regime’s response to an alternate opinion is usually swift, punishing, cruel, crushing and often accompanied with great bravado: because they simply don’t feel -- and are not held -- accountable!
 
To that end neither Ayatollah Seyed Hossein Kazemeiny Boroujerdi nor Mr. Mir. Hossein Musavi, respectively a prominent clergy and a candidate for the presidency of the Islamic Republic, have been spared the regime’s wrath: both individuals have suffered deterioration of their health while held as political prisoners of the regime.
 
In Ayatollah Boroujerdi’s case, even though a learned cleric, he has not been exempt from intense regular physical torture; while, Mr. Mir Hossein Musavi’s detention has included heavy psychological torture and targeted denial of timely medical attention.
 
While the tide is fast changing as demands for accountability fuels the winds of change that are filling the sails of civil disobedience and peaceful defiance throughout Iran, high profile international attention to our plight is essential and often energizing as the Iranian people themselves will invariably chose right from wrong and bring light to darkness.
 
Your Excellency, I favor your high profile attendance of the NAM Tehran conference as I view it as a grand opportunity to shed light on the systematic disregard and violation of human rights by your hosts.
 
An immediate halt of such violations, followed by the release of all political prisoners is the rightful demand of the Iranian people who have every expectation that the Secretary General of the United Nations will not disregard their plight or abandon them at their time of greatest need.
 
 
With high esteem and personal regards,
 
 
Reza Pahlavi

شعار الله اکبر دیگه جواب نمیده !

شعار الله اکبر دیگه جواب نمیده ! ۳۴ سال پیش آن نسلی که این شعار را داد، دیدیدم که چه به سرمان آمد.
بگو
رفراندوم ، رفراندوم
این است شعار مردم

۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه

شاهزاده رضا پهلوی ثابت کرد حرفش و عملش یکیست


صحبت از اتحاد کرد:

با همه سران اپوزیسیون نشست ، آنها را به اتحاد دعوت کرد حتی آنهائی که با او دشمنی پدری داشت.

ویدئو ۱ :




صحبت از حقوق بشر کرد :

ثابت کرد که
حقوق بشر گزینشی نیست


صحبت از آزادی بیان کرد:

حتی برای کسی که مخالفش بود ایستاد و از حق او دفاع کرد . ثابت کرد که
در مقابل آزادی بین به هیچ عنوان کوتاه نخواهد آمد


از خواسته های ملی صحبت کرد :
ثابت کرد که مرد عمل است - پرونده شکایت از علی خامنهای به دلیل جنایت علیه بشریت

ویدئو ۲




از مخالفت با جنگ صحبت کرد:

همیشه و در هر رسانهای صدای مردم ایران بود و همچنان در هر تریبونی که به دست آورد مخالفت خود را با دخالت نظامی اعلام میکند .

ویدئو ۳ :





حتی از اسرائیل خواست به جای حمله به ایران از اپوزیسیون رژیم حمایت کند . که این راهی عاقلانه و اثر گذار تر از جنگ است

ویدئو ۴ :




صحبت از سیاست کرد :

ثابت کرد که یک سیاست مدار خوب از فرصتهای طلایی به نفع مردم ميهنش استفده میکند , آن هم به بهترین نحو. زمانی که اکثر سیاسیون ما در اپوزیسیون یا اعتراض میکردند و سعی میکردند با نامههای خود جلوی رفتن آقای بان کیمون را به ایران بگیرند و یا یک طرفه و فقط به سلیقه خود از او میخواستند فقط با آقایان موسوی و کروبی دیدار کنند،
او از این فرصت بهتر از همه استفاده کرد و چنین نوشت (که در پایان مطلب من میخوانید).
به نظر من شاهزاده رضا پهلوی چه در آینده ایران نقشی به عنوان یک پادشاه پارلمانی داشته باشد چه نداشته باشد، که این خود بستگی به صندوق آرا دارد و تصمیم مردم ایران،
به هر حال یک سرمایه ملیست !
او در جامعه بینالمللی با چهره شناخته شده بهترین سخنگوی ما میتواند باشد، این را از او بخواهیم.
امیدوارم شورای ملی که شاهزاده برای آن بیش از سه دهه است تلاش کرده ، به زودی اعلام موجودیت کند و ایشان به عنوان سخنگو انتخاب شوند و این گامی باشد برای رسیدن هر چه زودتر پای صندوقهای رای و آزادی میهنمان .

سرنوشت ایران به دست ایرانیان .

به امید آن روز زندهام !

پاینده ایران سوگل ایرم (ارتونیس)
۶ شهریور ۱۳۹۱
August 27th 2012


نامه سرگشاده شهزاده رضا پهلوی به عالیجناب بان کیمون

جناب بان کی مون
دبیرکل سازمان ملل متحد – نیویورک

عالیجناب،

تصمیم شما مبنی بر شرکت در کنفرانس کشورهای غیرمتعهد که در هفته جاری در تهران برگزار می شود، توجه مخصوصی را به نقش منحصر به فرد دبیرکل، بعنوان رهبر سازمان ملل متحد معطوف می دارد. نهادی که در سال ۱۹۴۵ در سرآغاز منشور خود ماموریتی را بیان داشت که «عبارتست از حفظ نسل های آینده از بلای جنگ که در طول زندگی ما دوبار اندوهی ناگفتنی برای بشر به همراه آورد، همچنین تاکید مجدد بر حقوق بنیادی بشر، ارزش و شان و مرتبه والای انسان و حقوق برابر مردان و زنان و کشورها اعم از کوچک و بزرگ و ایجاد شرایطی که به موجب آن از طریق میثاق ها و سایر منابع، قوانین بین المللی بتواند مورد حفظ و حراست قرار گیرد. همچنین با برخورداری از آزادی های بیشتر، پیشرفت اجتماعی و زندگی بهتر مردم تامین شود.»

جنبش غیرمتعهدها نیز اصول اساسی منشور ملل متحد را به عنوان پایه و شرط ضروری برای صلاحیت کشورهای خواستار عضویت در این جنبش تعیین کرده است.

خصوصا جالب توجه است که «رعایت حقوق بشر» نخستین بند منشور کنفرانس است که جنابعالی، قرار است در هفته جاری در تهران در آن شرکت کنید.

با کمال تاسف، رژیم مذهبی ایران به نقض مداوم و وسیع حقوق بشر در داخل و خارج مرزهای خود ادامه می دهد. این یک واقعیت تاسف بار و ثابت شده است که توسط صدها سازمان و شخصیت از جمله کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد و گزارش دهنده ویژه حقوق بشر در مورد ایران، توجه جنابعالی را به آن معطوف داشته اند.

حضور جنابعالی در کنفرانس با اهمیت کشورهای غیرمتعهد در تهران به سبب فرصت و وظایف منحصر به فردی که دفتر آنجناب از آن برخوردار می باشد این انتظار را بوجود آورده است که وضع رقت بار هزاران نفر از زندانیـان سیاسی که در سلول های زندان های میزبانان شما در رنج و عذاب هستند، تحت هیچ شرایطی و به سبب هیچگونه تشریفات سیاسی و دیپلماتیک فراموش نشود.

کنفرانس تهران به وضوح در پی آن خواهد بود که از طریق جلسات ومیهمانی های مجلل و اطلاعیه های فریبکارانه توجه را از سرنوشت و وضع هزاران نفر زن و مرد جوان و مسن که بوضعی دهشتناک و غیرمعمول گرفتار شرایط بی رحمانه و مرگ آور و همچنین شکنجه میزبانان شما هستند منحرف سازد.

با اینحال به سبب آگاهی شخص شما از واقعیات، اطمینان فراوانی وجود دارد که شما سرنوشت زندانیان سیاسی ما را فراموش نخواهید کرد و آنرا بدون تذکر نخواهید گذارد. زیرا اگر رژیم مجوز پیدا کند و پاسخگو و مسئول شناخته نشود، زندانیان سیاسی ما ناامید و دلسرد می گردند.

در حال حاضر بنا به گزارش ها قرار است آیت الله علی خامنه ای کنفرانس تهران را افتتاح کند. وی در حالی مبادرت به افتتاح کنفرانس خواهد کرد ومیهماندار جنابعالی و سران شرکت کننده در کنفرانس کشورهای غیرمتعهد خواهد بود که قلم محکومیت و کلید اسارت هزاران نفر از هموطنان بی نام و نشان ما در سراسر ایران و تهران که در سلول های زندان و شکنجه گاه های گوناگون گرفتار و اسیرند را در دست دارد.

از نظر رژیم تفاوتی نمی کند که صدای شکوه و اعتراض قانونی و اساسی باشد، ازخودی باشد و یا غیرخودی، پاسخ رژیم معمولا سریع، ستمکارانه، تنبیه کننده و اغلب همراه با گستاخی است چون خود را پاسخگوی ملت نمی داند.
در این مورد چه آیت الله سید حسین کاظمینی بروجردی باشد که یک روحانی بلند پایه است و چه آقای میرحسین موسوی یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری اسلامی، هیچکدام از خشم و غضب رژیم در امان نیستند. این هر دونفر در دورانی که زندانی سیاسی رژیم بوده اند شرایط جسمانی آنها رو به وخامت گذاشته است.

در خصوص آیت الله بروجردی، اگرچه یک شخصیت روحانی است از شکنجه جسمانی سنگین روزانه برکنار نمانده و سه سال حصر خانگی آقای میرحسین موسوی شامل شکنجه روانی سنگین و محرومیت از توجه پزشکی بوده است.

در حالی که وضع رژیم حاکم روز به روز در حال دگرگونی است و مطالبه پاسخگو بودن رژیم، نسیم تغییرات را دامن می زند و در سرتاسر ایران نافرمانی مسالمت آمیز مدنی را اقتضا می کند، توجه بیشتر جامعه بین المللی به سرنوشت ما ضروری است و آنرا نیرو می بخشد و این در حالی است که خود مردم ایران نیز همواره منتخب نیکی بر بدی و نور بر تاریکی خواهند بود.

عالیجناب، من حضور شما را در کنفرانس تهران پر اهمیت تلقی می کنم، زیرا که آنرا فرصتی می بینم که نقض حقوق بشر و شرایط یکایک زندانیان سیاسی ما به طور واضح بیان شود و به توجه جهانیان برسد.

  • توقف فوری زیرپا نهادن حقوق بشر
  • آزاد ساختن کلیه زندانیان سیاسی

از مطالبات برحق مردم ایران است که انتظار دارند، دبیرکل سازمان ملل متحد نسبت به سرنوشت آنها بی توجه نباشد و آنها را در زمانی که بیش از هر وقت به توجه نیاز دارند، بحال خود رها نکند.

با احترامات
رضا پهلوی

۱۳۹۱ شهریور ۵, یکشنبه

زنان سومالى حق پوشيدن سينه بند را ندارند!

امروز يك ايميل دريافت كردم كه واقعا نميدانستم بخندم يا بگريم.

فكر كنم عميقتر كه به قضيه نگاه كنيم نه تنها خنده دار نيست بلكه ادم را خشمگين ميكند.
اين هم دينى كه از سينه زنان خود را در خطر ميبيند!
خودتان قضاوت كنيد.
با مهر
سوگل - ارتونيس
-----------------

ممنوعيت استفاده از سوتين در سومالي!!

و حرام بودن صحبت کردن پدر و دختر در جاي خلوت


لوماتين روزنامه صبح فرانسه در گزارشي به قلم لازو مولنار در شماره 12 نوامبر به ممنوعيت استفاده زنان از سوتين به دليل مغايرت آن با آموزه هاي اسلامي و تحريک ديگران و غير واقعي نشان دان سينه ها در سومالي و توسط گروه تندرو و اسلامگراي الشباب پرداخته است و مي نويسد: در سومالي جنبش اسلامگرا و افراطي " الشباب " ( شاخه طالبان در سومالي)، قانوني وضع کرده اند که بر طبق آن زنان اجازه استفاده از سوتين را به دليل آنچه تغيير شکل اصلي پستان و تحريک آميز شدن آن ها ناميده اند، ندارند .

بر طبق اين قانون زناني که از سوتين استفاده کنند با مجازات شلاق روبرو خواهند شد . سازمان يا جنبش الشباب در حال حاضر کنترل جنوب، مناطق مرکزي سومالي و همچنين قسمت اعظم موگاديشو پايتخت سومالي را در دست دارند. اين قانون را اخيراً يکي از رهبران اصلي اين جنبش دوباره تأييد کرده است و مي گويد استفاده از سوتين عملي نادرست، توهين آميز و مغاير با آموزه هاي اسلامي است. اين اسلامگرايان تندرو مي گويند سينه زنان بايد از روي لباس، صاف و مسطح به نظر بيايد تا موجب " ناپاکي " نشود.

روزنامه آفريقايي " اکو" چاپ گابن، به مادري اشاره مي کند که به جرم استفاده از سوتين در موگاديشو با مجازات شلاق مواجه شد. ستيزه جويان الشباب مي گويند استفاده از سوتين يا کرست با آموزه هاي اسلامي در تقابل است چرا که انسان را درباره وضعيت و شکل واقعي سينه هاي زنان به اشتباه مي اندازد و اين مغاير آموزه هاي مذهبي در اسلام است .
اين شبه نظاميان در سومالي و خيابان هاي موگاديشو با دقت نگاه، لباس زنان را هنگام راه رفتن آنان مورد بازرسي قرار مي دهند تا با توجه به نوع بالا و پايين رفتن سينه ها به وجود سوتين در زير لباس پي ببرند. اکثر مردم سومالي که مسلماناني ميانه رو هستند از اين قانون الشباب شوکه شده اند و مي گويند اين رفتارها غير قابل توجيه است.

شيخ "محمد العريفي" در فتوايي که اخيرا صادر کرده بود، صحبت کردن دختر با پدرش را تنها در صورتي حلال دانست که مادرش نيز حضور داشته باشد.
اين مفتي در ادامه گفت: نشستن دختر نزد پدر و صحبت کردن با وي اگر در حضور مادرش نباشد، شيطان را به ميان مي کشاند و ممکن است به گناه منجر شود، به ويژه اگر آن دختر لباس هاي نامناسب پوشيده باشد.


 

۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه

نامه سرگشاده شاهزاده رضا پهلوی به رئیس شورای حقوق بشر سازمان ملل

نامه سرگشاده شاهزاده رضا پهلوی به رئیس شورای حقوق بشر سازمان ملل در مورد وخیم تر شدن شرایط زندانیان سیاسی در ایران.

موضوع:  وخیم تر شدن شرایط زندانیان سیاسی در ایران
مورد توجه:  خانم لورا دوپوی لژر، رئیس شورای حقوق بشر سازمان ملل


من و هم میهنانم به شدت نگران نقض روز افزون حقوق بشر در ایران هستیم. مردان و زنان فعال ایرانی، اقلیت های قومی و مذهبی، به طور مداوم توسط رژیم مذهبی سرکوب می شوند.

اینجانب، بارها در رسانه های بین المللی بیانیه صادر کرده ام و به رئیس سازمان ملل چندین نامه نوشته ام و در آنها وضعیت وخیم هم میهنانم را توضیح دادم که چطور(چگونه) در این سالها زندانی، شکنجه و اعدام شده و می شوند.

به تازگی اطلاعاتی در مورد وضعیت بحرانی پرونده افراد نامبرده زیر به دستم رسیده که توجه شما را بدان جلب می کنم:

آقای غلامرضا خسروی (فایل پیوست شماره 1)
آقای عبدالرضا قنبری  (فایل پیوست شماره 2)
آقای محسن دانشپور (پدر)  (فایل پیوست شماره 3)
آقای احمد دانشپور (پسر)  (فایل پیوست شماره 3)
آقای سعید ملک پور  (فایل پیوست شماره 4)
این زندانیان سیاسی همگی به اعدام محکوم شده اند و اجرای حکم آنها قریب الوقوع است. بر اساس ماده  ۱۶۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی، زندانیان سیاسی حق دارند درمقابل یک هیئت منصفه و در یک دادگاه علنی محاکمه شوند. اما متأسفانه حتی برخلاف قوانین رژیم، زندانیان سیاسی از حقوق قانونی خود محروم هستند.
به رغم مخالفت های سازمان ملل و جامعه جهانی، اکثر زندانیان سیاسی در ایران مورد ضرب وشتم قرار گرفته، شکنجه فیزیکی و روانی شده و اغلب در سلول انفرادی نگهداری می شوند. رژیم مذهبی  بارها این اخطارها و درخواست های سازمان های حقوق بشری از جمله: عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر را نادیده گرفته است.
با وجود این بی عدالتی فاحش، هموطنان ما به مبارزه برای آزادیشان ادامه می دهند و همواره در خطر زندان، شکنجه، ناپدید شدن و اعدام هستند.
دفاع از حقوق بشر و آزادی های پایه، یکی از اصول مقدس منشور سازمان ملل متحد است. از این رو از شما درخواست دارم تا در این موضوعی که از حساسیت زمانی بالایی برخوردار است، مداخله کنید و رژیم مذهبی را زیر فشار بگذارید تا بلافاصله به این نقض حقوق بشر شنیع، پایان داده و کلیه زندانیان سیاسی را بدون تأخیر آزاد کنند.

با احترام
رضا پهلوی
متن نامه به انگلیسی در سایت رسمی‌ شاهزاده رضا پهلوی میتوانید بخوانید

لینک منبع

۲ شهریور ۱۳۹۱
ارتونیس - سوگل ایرم
Artunis-Sogol
August 23rd 2012


 

۱۳۹۱ مرداد ۳۰, دوشنبه

لطفا پيش داورى نكنيد

شوراى ملى هنوز ١٠٠ در صد و به طور كامل اعلام موجوديت نكرده ، سنگ اندازيها از اين طرف و انطرف شروع شد!!! ياران، هم ميهنان، عزيزان، بگذاريد براى يكبار هم كه شده پيش داورى نكنيم. شورا به صورت كاملا شفاف اعلام موجوديت خواهد كرد و برنامه و طرح خود را براى ازاد سازى ايران و رسيدن به انتخابات ازاد را اعلام خواهد كرد. باور كنيد اين سنگها به خود ما بر ميگردد. يه مثل هست كه ميگه وقتى در اتاق شيشه اى نشستى به اطرافت سنگ پرتاب نكن. ايران ما در حال نابوديست. شوراى ملى تير اخر همه ماست و اگر به هدف نخورد فردا ايرانى وجود نخواهد داشت كه بر سر شكل و نوع نظامش دعوا كنيم. عاجزانه تمنا ميكنم قبل از خواسته هاى فردى و مسلكى و بدون پيش داورى كمى صبر داشته باشيد و به ايران فكر كنيد! فقط به ايران فكر كنيد!
پاينده ايران
سوگل آيرم
٣٠ مرداد ١٣٩١
August 20th 2012

۱۳۹۱ مرداد ۱۱, چهارشنبه

اگر انقلاب نشده بود بازیهای المپیک در ایران برگزار میشد


ارتونیس ، ۱۱ مرداد ۱۳۹۱
Artubis, Augus 1. 2012